به گزارش اخبار ملل، هنگامی که یک محصول به پایان عمر خود می رسد، مواد آن تا حد امکان در اقتصاد نگهداری می شود. اینها را می توان بارها و بارها به طور مولد استفاده کرد و در نتیجه ارزش بیشتری ایجاد کرد. این یک انحراف از مدل سنتی و خطی اقتصادی است که مبتنی بر الگوی “بگیر- بساز – مصرف کن – دور بریز” است. این مدل متکی به مقادیر زیادی مواد و انرژی ارزان و در دسترس است. همچنین بخشی از این مدل بر اساس این مفهوم است که کالا سریع تر از بین میرود. در حقیقت زمانی که یک محصول به گونهای طراحی شده است که طول عمر کوتاه تری داشته باشد مشتریان تشویق می شوند تا دوباره آن را خریداری کنند. پارلمان اروپا خواستار اقداماتی برای مقابله با این عمل شده است.
اقتصاد چرخشی (Circular Economy) در فولاد یعنی تبدیل «پسماند» به «خوراک ثانویه»، کاهش تولید ضایعات، افزایش بهرهوری مواد و انرژی و طراحی چرخههای بسته آب. طی ماههای اخیر تا دهم شهریور ۱۴۰۴، فولاد مبارکه چند گام سیاستی و اجرایی در این مسیر برداشته: از تدوین و آغاز اجرای نقشهراه اقتصاد چرخشی با دهها کلانپروژه، تا تاکید بر نوآوریهای فناورانه و هدفگذاری صادرات برای تأمین مالی توسعه سبز. همزمان، دادههای انجمن فولاد ایران تصویر واقعبینانهای از بازار و ظرفیتهای درگیر در ناترازی انرژی و محدودیتهای تحریم ارائه میکند.
در همین راستا، فولاد مبارکه با تکیه بر «اقتصاد چرخشی»، (از بازچرخانی ضایعات فرآیندی تا بازیافت قراضه و کاهش شدت مصرف انرژی و آب،) در سال ۱۴۰۴ مسیر تازهای برای تابآوری و رقابتپذیری ترسیم کرده است؛ مسیری که همزمان به اهداف زیستمحیطی، کاهش هزینهها و حفظ سهم بازار جهانی پاسخ میدهد، هرچند سایه تحریمها، ناترازی انرژی و سیاستهای متغیر صادراتی همچنان چالشآفرین است.
تکنولوژیهای بازیافت و استفاده مجدد در فولاد مبارکه؛ از «اطلس ضایعات» تا بازچرخانی مواد
ستون فقرات برنامه چرخشی فولاد مبارکه در ۱۴۰۴ بر نقشهراهی استوار است که «حوزه بازیافت و پسماند» را بهعنوان نخستین کارگروه تخصصی نهایی کرده و حدود ۶۰ کلانپروژه با برآورد بودجهای نزدیک به ۲ هزار میلیارد تومان را وارد فاز اجرا کرده است. این بسته شامل شناسایی، کاهش و بازیابی ضایعات جامد (مانند غبار و لجن، سرباره و اکسیدها)، بهبود کیفیت قراضه مصرفی، و تکمیل حلقههای آب و انرژی است. تدوین «اطلس ضایعات» نیز بهصورت نظاممند دستهبندی و آنالیز پسماندها را ممکن کرده تا هر جریان ضایعاتی، یا به خوراک فرایند بازگردد یا به محصول جانبی با ارزش افزوده تبدیل شود.در کنار اقدامات فرآیندی، شرکت بر «فولاد سبز» و کاهش شدت کربن از مسیر افزایش سهم قراضه، بهبود راندمان کورهها و تکمیل زنجیره محصولات با ارزش افزوده تأکید دارد. بهروزترین مواضع سازمانی نیز اقتصاد چرخشی را رکن مدل پایداری معرفی کرده و آن را تا سطح زنجیره ارزش—از فرآوری ضایعات تا طراحی محصول دوستدار محیطزیست—تعمیم میدهد.
مزایای اقتصادی و زیستمحیطی بازیافت؛ کاهش هزینه، رهایی از ریسک منابع و امتیاز رقابتی سبز
اقتصاد چرخشی برای یک فولادساز بزرگ دو پیامد مالی برجسته دارد: کاهش هزینه تمامشده از محل جایگزینی بخشی از مواد اولیه با بازیافتیها و کاهش هزینههای دفع و محیطزیستی؛ و ایجاد جریانهای درآمدی جدید از فروش محصولات جانبی (مانند سرباره فرآوریشده برای صنایع پاییندستی). در بعد زیستمحیطی، بازچرخانی قراضه و پسماند، شدت کربن و مصرف آب را کاهش میدهد و شرکت را به مدار استانداردهای «فولاد سبز» نزدیک میکند—استانداردی که اکنون در گفتمان صنعت ایران نیز برجسته شده است. این دستاوردها در فضای تحریم، به معنای استقلال نسبی از واردات برخی نهادهها و عبور از ریسکهای زنجیره تأمین نیز هست.از منظر بازار، نشاندار کردن محصولات با شاخصهای پایداری و گزارشدهی ESG، درهای برخی بازارهای سختگیر را باز میکند و به هدفگذاری صادراتی سال ۱۴۰۴ فولاد مبارکه (نزدیک به یک میلیارد دلار) پشتوانه میدهد؛ هدفی که با تکمیل پروژههای انرژی (سیکل ترکیبی و خورشیدی) و ارتقای بهرهوری فرآیندی، قابلیت تحقق بیشتری مییابد.
استراتژیهای فولاد مبارکه برای پیادهسازی اقتصاد چرخشی؛ پیوند نوآوری، انرژی و صادرات
برنامه فولاد مبارکه برای چرخشیشدن، صرفاً فنی نیست؛ معماری حکمرانی نوآوری (VC شرکتی، نوآوری باز، حمایت از پتنت و لایسنسهای کلیدی) در کنار تحول دیجیتال و هوش مصنوعی، بهرهبرداری از دادههای فرآیندی برای کاهش ضایعات و بهینهسازی مصرف انرژی را هدف گرفته است. مدیریت ارشد شرکت صراحتاً بر آغاز «فصل جدید نوآوری» با تمرکز بر اقتصاد چرخشی و تولید کمکربن تأکید کرده است.در سطح اجرایی، اولویتهایی چون کاهش ضایعات فلزی تا افق ۱۴۱۰، توسعه سبد محصولات با ارزش افزوده، و تکمیل زیرساختهای انرژی پاک (برای بیاثر کردن ناترازی برق و گاز بر تولید پایدار) دنبال میشود. همزمان، «الگوی اقتصاد چرخشی» بهعنوان تجربهای قابل تکرار —از اتصال سرباره و پسماندها به بازار مصالح و راهسازی تا همکاری بینصنفی برای استفاده ثانویه از جریانهای ضایعاتی_ معرفی شده که ظرفیت تعمیم به صنایع دیگر را دارد.
تحریمها؛ چالشها و فرصتهای تابآوری فولاد ایران و فولاد مبارکه تصویر کلان صنعت در ۱۴۰۳ و ورودی ۱۴۰۴ نشان میدهد با وجود ظرفیتسازی، تولید بالفعل بهواسطه ناترازی انرژی، محدودیتهای فناوری و مالی و سختیهای لجستیکی و بانکی عقبمانده است. بنا به آمار انجمن فولاد، تولید سال ۱۴۰۳ حدود ۳۰.۲ میلیون تن بوده و نزدیک به ۲ میلیون تن کاهش در فولاد میانی عمدتاً بهدلیل محدودیتهای برق و گاز رقم خورده است—نکتهای که معنای مستقیم برای برنامهریزی تولید و صادرات دارد.تحریمها علاوه بر دسترسی به تکنولوژی و قطعات، کانالهای نقلوانتقال پول و بیمه حمل را دشوار میکنند. در چنین شرایطی، سیاستگذاری دولت نقش تعیینکننده دارد: از یکسو، وزارت صمت بر بازگشت تولید به ظرفیت اسمی و توسعه محصولات با ارزش افزوده تأکید کرده و از «دستیابی به اهداف افق ۱۴۰۴» سخن میگوید؛ از سوی دیگر، نقدهایی درباره فاصله با هدف ۵۵ میلیونتنی و آثار محدودیتهای انرژی و صادرات مطرح است. جمعبندی این دو نگاه، ضرورت «تابآوری» و اصلاح رگولاتوری انرژی و صادرات را برجسته میکند.
راهبردهای مقابلهای فولاد مبارکه در برابر تحریمها و بیثباتی محیطی
راهبردهای فولاد مبارکه در مواجهه با تحریمها و بیثباتی محیطی بر پایه ترکیبی از نوآوری، تنوعبخشی و هوشمندسازی طراحی شده است.
نخستین گام، جایگزینی واردات فناوری با نوآوری بومی و ایجاد یک اکوسیستم باز است؛ مسیری که از توسعه پتنتهای مرتبط با فرآوری پسماند و بومیسازی تجهیزات بازیافت غبار و لجن آغاز شده و با همکاری گسترده با شرکتهای دانشبنیان برای ارتقای کیفیت قراضه و فرآوری سرباره ادامه مییابد. در گام دوم، شرکت با تنوعبخشی سبد انرژی و تکمیل پروژههای نیروگاه سیکل ترکیبی و خورشیدی تلاش میکند وابستگی خود به شبکههای محدود برق و گاز را کاهش داده و ریسک قطعی در اوج مصرف را مدیریت کند.سومین محور، بهرهگیری از اقتصاد چرخشی بهعنوان «بیمه عملیاتی» است؛ رویکردی که با کاهش وابستگی به مواد اولیه وارداتی یا محدود، تبدیل ضایعات به منبع ارزشمند و کاهش هزینههای زیستمحیطی، انعطافپذیری شرکت را افزایش میدهد. در نهایت، مدیریت هوشمند صادرات نیز جایگاه ویژهای دارد؛ به این معنا که فولاد مبارکه با هدفگذاری بازارهایی که الزامات زیستمحیطی و شاخصهای پایداری را میپذیرند، تنوعبخشی به مسیرهای فروش و عرضه محصولات با نشان سبز، میکوشد ریسک سیاستهای محدودکننده و سهمیهای در تجارت جهانی فولاد را کاهش دهد. این مجموعه اقدامات، راهبردی منسجم برای حفظ رقابتپذیری و تابآوری فولاد مبارکه در شرایط پیچیده تحریم و بیثباتیهای محیطی ترسیم میکند.
تاثیر سیاستهای دولت بر ظرفیت تولید فولاد مبارکه
اعلامهای رسمی وزارت صمت بر توسعه کیفی، ارزآوری و حمایت هدفمند برای بازگشت به ظرفیت اسمی تمرکز دارد. تحقق این سیاستها، در صورتی که با رگولاتوری پایدار انرژی و صادرات همراه شود، میتواند سرمایهگذاریهای چرخشی و سبز فولاد مبارکه را تسریع کند و به کاهش شدت کربن و افزایش رقابتپذیری کمک کند؛ در غیر این صورت، نوسان سیاستی ممکن است بخشی از مزیتهای بهدستآمده را خنثی کند. فولاد مبارکه اقتصاد چرخشی را از «شعار» به «پروژه» تبدیل کرده: نقشهراه با دهها اقدام اجرایی، اطلس ضایعات، تمرکز بر فولاد سبز، و پیوند نوآوری با انرژی و صادرات. همزمان، تصویر صنعت نشان میدهد بدون اصلاحات ساختاری در انرژی و ثبات سیاستهای صادراتی، فاصله با ظرفیت اسمی پابرجاست. نسخه برد-برد، تداوم سرمایهگذاری چرخشی در سطح شرکت و بهبود حکمرانی بخش انرژی و تجارت در سطح دولت است؛ ترکیبی که میتواند فولاد مبارکه را به الگوی ملی «خلق ارزش از ضایعات» بدل کند و سهم ایران از «بازار فولاد سبز» را افزایش دهد.