وی در توییتی نوشت: «دولت باید به جای تکذیب مکرر عدم افزایش قیمت سوخت، صریحا به مردم یادآوری کند که قیمت سوخت و انرژی با توجه به سقوط ارزش پول ملی، از ابتدای دولت یازدهم تا کنون، به یک دهم کاهش پیدا کرده و این سرمایه ملی تاراج و تبدیل به دود می شود و آلودگی آن به حلقوم همه میرود؛ و باز اگر جرات اصلاح ندارد، صادقانه از مردم بخواهد:«اقلا اسراف نکنید!» ظاهرا باید خدا را شاکر بود که ایشان به عنوان یک سیاستمدار قدیمی علیرغم فرصت های مکرر هیچگاه موفق به رفتن به پاستور و نشستن در جایگاه ریاست دولت نشده اند و گرنه با این بی پروایی در تصمیم گیری های مهم معلوم نبود تا کنون جامعه چه وضعی پیدا می کرد!
آنچه ایشان به عنوان جرات و شهامت یاد می کنند در واقع تدبیر و تامل در تصمیم گیری است که حکمرانان باید تمام فواید و هزینه های یک تصمیم را خوب و دقیق محاسبه کنند و بعد اقدام به تصمیم گیری و اعلام آن کنند. حتی اگر فرض را بر این بگیریم که قیمت نسبی بنزین ( نسبت به درآمد شهروندان و ارزش پول) در ایران پایین است، (فرضی که مخالفان جدی در میان کارشناسان اقتصادی دارد و همه شواهد بر خلاف آن است) کدام عقل سلیمی توصیه می کند در حالی که جامعه به تازگی در چند نوبت شوک تورمی شدید را تجربه کرده با افزایش قیمت بنزین شوک دیگری به آن وارد کرد؟!
حکمرانی به معنی بی مسئولیتی در تصمیم گیری نیست. نگاه آقای میرسلیم به این قبیل تصمیمات اقتصادی – که البته در این مورد ایشان اصلا هم تنها نیست و حتی بسیاری از منتقدان این روزهایش در این زمینه با او کاملا هم نظرند -ازمنظر کلان حکمرانی و حتی اقتصادی بسیار محدود است . آیا می توان تصمیمات مهم در حکمرانی را صرفا با محاسبات کمی روی کاغذ گرفت؟ محاسباتی که در همین سطح کمی عوامل مهم دیگر را نادیده گرفته است؟
آنچه که آقای میرسلیم و دیگران در زمینه مصرف بنزین به آن اشاره می کنند بدون اشاره به استانداردهای فنی صنعت خودرو در جهان است که توانسته مصرف سوخت را تا حد زیادی کاهش دهد و در این سال ها حتی به جایگزین کردن سوخت فسیلی بپردازد. آیا ایشان و دیگران به این نکته هم اشاره می کنند که افزایش مصرف بنزین در ایران تا چه حد متاثر از تکنولوژی پایین و قدیمی خودروسازان است؟!
چرا همیشه بار مسئولیت این مصرف زیاد را باید به گردن مردم انداخت؟ مصرف بیش از حد بنزین در خودروهای ایرانی چیزی حدود یک و نیم برابر خودروهای خارجی است و به گفته یک کارشناس ارشد صنعت خودرو میزان اضافه مصرف بنزین توسط دو خودروی پراید و پژوچهارصد و پنج بیشتر از قاچاق بنزین در ایران است!
به علاوه به نظر می رسد ایشان و همفکران شان همواره آسان ترین راه را برای حل مشکل پیشنهاد می دهند : گران کردن!
برای حکمرانان آسان ترین کار اعلام افزایش قیمت بنزین است. نوسازی صنعت خودرو و پذیرفتن مسئولیت این صنعت عقب مانده که هیچ کس آنرا گردن نمی گیرد طبیعتا بسیار سخت تر از افزایش قیمت بنزین است !
گران کردن بنزین به اندازه مورد علاقه این آقایان یعنی فوب خلیج فارس بدون در نظر گرفتن سهم و نسبت این قیمت در قیاس با سرانه درآمد شهروندان این کشورها و ارزش پول شان، برای مردمی که تنها وسیله مطلوب و به صرفه حمل و نقل شان خودرو شخصی است و در صنعت حمل نقل ریلی و هوایی و ناوگان شهری بسیار عقب مانده است، هیچ معنایی ندارد جز آنکه مردم قید همین اندازه استفاده از خودرو را بزنند!